×

جستجو

در مواجهه با آثار تاریخی به دنبال چه چیزیم؟

چند سالی است که اقبال عمومی از آثار تاریخی، موزه‌گردی و رجوع به بناها و سایت‌های تاریخی رو به فزونی گذاشته است. نیت‌ها و انگیزه‌ها و رویکردها و نحوۀ رفتار در این بازدیدها به میزان تنوع بافت جامعۀ ایران متنوع و مختلف است. اما در این میان نکته‌ای توجه مرا جلب کرد که بارها و بارها از زبان بسیاری آن را به الحان مختلف و بیان‌های گوناگونان شنیده‌ایم؛ نکته‌ای دربارۀ طلبمان از آن آثار. مثلاً پس از این بازدیدها احتمالاً شنیده‌اید که کسی بگوید چیز «خاصی» نداشت؛ خبر خاصی نبود؛ چیزی را هم از دست ندادی، اگر ندیده‌ای؛ یا کاملاً برعکس: حیرت‌انگیز بود؛ خارق‌العاده بود؛ دیدنی بود. میان این هر دو اظهار نظر، به رغم تفاوتی که در ارزیابی‌ وجود دارد، مفروضی مشترک نهفته است: ارزش‌گذاری آثار بر مبنای حیرت‌انگیزی و فاصله داشتنش از آنچه عادی و معمولی می‌نامیم. اینکه آتشی در آتشکده‌ای در یزد چند هزار سال است که روشن مانده یا نه تعیین می‌کند که آن آتشکده ارزش بازدید دارد یا نه؛ اینکه آب از فلان کوه مقدس به طور طبیعی هزار سال است که می‌چکد و این اتفاقی است که برای هر کوهی می‌افتد یا امری اعجاب انگیز موجب این اتفاق شده است مبنای ارزیابی ما از بازدیدمان قرار می‌گیرد؛ اینکه آیا به راستی از طاقچه‌های عالی‌قاپو صدای موسیقی به گوش می‌رسیده یا نه انگیزۀ خوش‌آمد و تحسین و ستایش یا به عکس بی‌اعتنایی ما به آن بنا می‌شود. مثال از این دست بسیار است.

اما این طلب منحصر به بازدید از آثار تاریخی نیست. اینکه این چارطاقی نخستین چارطاقی در جهان است، این پل بلندترین پل تاریخی یا آن بادگیر بلندترین تا زمان خود بوده، فلان فن به کار رفته اختراع ایرانیان بوده، جلال و شکوه این کاخ به شکوه کاخ‌های زمانۀ خودش در جهان تنه می‌زده و ... علاوه بر اینکه در میان بسیاری از مردم عامل تفاخر و اگر خلاف آن اثبات شود عامل سرخوردگی فرهنگی است، در میان برخی محققین مطالعات تک‌نگاری آثار معماری نیز مبنایی است برای انتخاب. حتی در این ارزیابی و انتخاب گاهی از این هم فراتر می‌رویم و گذشته از قیاس اثر با آثار معاصر خودش، آن را با معیارهای امروزی خود می‌سنجیم و یا آن را مطابق با ذوق و سلیقۀ امروزی خود می‌یابیم و می‌ستاییم و نتیجتاً شایستۀ مطالعه می‌شماریم یا با نگاه امروزی‌مان آن را بی‌سلیقگی می‌شماریم و کنار می‌نهیم و اولویت را به دیگر آثار فاخر یا باب میل می‌دهیم. به بیانی دیگر التذاذ خود در مواجهه با آثار را مبنای انتخاب قرار می‌دهیم. اما این رفتار معنایی دیگر نیز دارد: در این نوع مواجهه به تاریخ با نگاه «انشائي» می‌نگریم و «باید»هایی را به آن عرضه می‌کنیم و از آن انتظار پاسخ داریم؛ در حالیکه هر آنچه که از گذشته به دست ما رسیده است به مثابۀ اسناد تاریخی حامل «اخبار» است. لازم است دمی در مقابلشان سکوت کنیم و آنچه می‌گویند بشنویم. لازم نیست برای جذب مخاطب، جذب گردشگر و جذب رسانه‌ها به دنبال تراشیدن ویژگی‌هایی محیرالعقول برای تاریخمان باشیم. کافی است شنونده یا روایت‌گر آنچه بوده و هست باشیم؛ هر قدر هم معمولی اما واقعی.

 

اشتراک مطلب
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
سلسله نشست‌های نقد و بررسی کتاب: تأثیر هخامنشیان در دریای سیاه
زمان: شنبه، ۲۹ اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۰-۱۲ مکان: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، سالن ادب
بررسی کارنامه‌ی تاریخ‌نگاری دکتر سهراب یزدانی
زمان: شنبه ۲۹ اردیبهشت ماه ۱۴۰۳، ساعت ۱۷ مکان: خیابان ویلا، نبش خیابان ورشو، خانه‌ی اندیشمندان علوم انسانی
تاریخ هنر: مفاهیم اصلی | پاره‌ای دیگر از کتاب‌نگاشت توضیحی نظریه‌های تاریخ معماری و هنر
مهرداد قیومی بیدهندی
در این کتاب، بیش از دویست مفهوم اصلی تاریخ و مباحث نظری هنر و فرهنگ تجسمی به‌صورتی روشمند و سامانمند و بحث‌انگیز گرد آمده است....
دست‌خط آدمی | گزیده‌ای از «وعده‌ی دیدار در تاریخ: شکل‌هایی از مواجهه با کتاب‌های دست چندم»، نوشته‌ی سیدفرزام حسینی
«دست‌خط آدمی، امضای او، برای من نشانی از حیات است، حیاتِ کتاب و لمس دستی از گذشته، که وقتی کتاب را ورق می‌زنم، یقین پیدا می‌کنم پیش از من دست‌کم یک نفر این کتاب را اگر نخوانده، حداقل تورق کرده، و این حیات فرضی اما حتماً حقیقی، ماشین تخیلم را به راه می‌اندازد. زمان را برش می‌زنم و مکان را می‌گردم در گذشته به دنبال کسی که این کتاب دستش بوده و هم‌زمان آینده را هم خیال می‌کنم که این کتاب در دستِ دیگری خواهد بود و آیا او هم به من فکر خواهد کرد؟

وبگاه تاریخ‌پژوهی و نظریه‌پژوهی معماری و هنر