×

جستجو

مطلوب نهایی معمار

شاید اگر دربارۀ کار معمار بگوییم که او می‌کوشد تا این جهان را به بهشت بدل کند، در ابتدا این گونه به نظر می‌رسد که این سخن در دستگاه خاصی معنا دارد؛ دستگاهی که تنها عده‌ای خاص آن را می‌فهمند و تنها نزد ایشان معتبر است. اما اگر خوب به معنای عمیق این جمله توجه کنیم و واژگان آن را نه به معنای سطحی، که به معنای عمیق‌شان درک کنیم، در می‌یابیم که چنین نیست. عموم مردم بر این باورند که معماران می‌کوشند تا آثار معماری را به بهترین صورت بسازند. به سخن دیگر، مردم بر این باورند که معماران می‌کوشند تا «ظرف وجود انسان» را حتی‌المقدور به غایت آن نزدیک‌تر کنند. معماران نیز چنین آرزویی دارند، حتی آنها که چنین چیزی را به زبان نمی‌آورند یا آنها که به نظر ما آثار بدی را ساخته‌اند. همۀ معماران در هنگام به وجود آوردن اثرشان، تلاش می‌کنند تا بتوانند بدان وسیله مناسب‌ترین لحظه را برای انسان فراهم کنند. اگر این‌گونه نگاه کنیم، آنچه که تمام ظرفیت‌های وجودی انسان را به منصۀ بروز می‌رساند و هیچ مانعی برای هیچ خواستۀ انسانی ایجاد نمی‌کند، مطلوب نهایی معماران است. این مطلوب نهایی همان بهشت است زیرا این شرط تنها در بهشت برآورده می‌شود. بهشت اصلاً این گونه تعریف شده است. پس اکنون می‌توانیم بگوییم که انسان بر زمین آمده برای این که آن را به بهشت بدل کند. از نگاه ادیان آسمانی، بهشت که غایتِ «ظرف وجود انسان» است، جایی است که انسان در آنجا هم آزادی مادی دارد و هم آزادی معنوی؛ جایی است که انسان می‌تواند همۀ وجود خود را به منصۀ بروز برساند. به سخن دیگر، بهشت جایی است که انسان بتواند در آن توبه کند و به همان جایگاه اصیل خود رجعت کند؛ به بهشتی برسد که به همۀ امور مثبتی که در وجود انسان است جواب مثبت می‌دهد و به همۀ امور منفی‌ای که شاید در وجودش باشد، جواب منفی. پس می‌بینیم که آنچه دربارۀ مقصود نهایی تلاش معمار گفتیم، محدود به دستگاه یا جهان‌بینی ویژه نیست.
این عقیده که معماری تجلی حقیقت در ساحت زندگی انسان است و مقصود آن بازگرداندن انسان به بهشت، ما را به فهم این نکتۀ مهم راهنمایی می‌کند که معماری بدون انسان معنا ندارد. معماری از راه فراهم کردن حداکثر ظرفیت «عالم صغیر» امکان شکل گرفتن «عالم کبیرِ» مطلوب را فراهم می‌کند چون همۀ خصوصیات عالم کبیر در عالم صغیر هم هست. به سخن دیگر، حقیقت کار معمار آن است که انسان را از نظر وجودی آزاد و رها کند.


*برگرفته از کتاب حضور و ظهور در شرح سکوت و نور

اشتراک مطلب
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
سلسله نشست‌های نقد و بررسی کتاب: تأثیر هخامنشیان در دریای سیاه
زمان: شنبه، ۲۹ اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۰-۱۲ مکان: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، سالن ادب
بررسی کارنامه‌ی تاریخ‌نگاری دکتر سهراب یزدانی
زمان: شنبه ۲۹ اردیبهشت ماه ۱۴۰۳، ساعت ۱۷ مکان: خیابان ویلا، نبش خیابان ورشو، خانه‌ی اندیشمندان علوم انسانی
تاریخ هنر: مفاهیم اصلی | پاره‌ای دیگر از کتاب‌نگاشت توضیحی نظریه‌های تاریخ معماری و هنر
مهرداد قیومی بیدهندی
در این کتاب، بیش از دویست مفهوم اصلی تاریخ و مباحث نظری هنر و فرهنگ تجسمی به‌صورتی روشمند و سامانمند و بحث‌انگیز گرد آمده است....
دست‌خط آدمی | گزیده‌ای از «وعده‌ی دیدار در تاریخ: شکل‌هایی از مواجهه با کتاب‌های دست چندم»، نوشته‌ی سیدفرزام حسینی
«دست‌خط آدمی، امضای او، برای من نشانی از حیات است، حیاتِ کتاب و لمس دستی از گذشته، که وقتی کتاب را ورق می‌زنم، یقین پیدا می‌کنم پیش از من دست‌کم یک نفر این کتاب را اگر نخوانده، حداقل تورق کرده، و این حیات فرضی اما حتماً حقیقی، ماشین تخیلم را به راه می‌اندازد. زمان را برش می‌زنم و مکان را می‌گردم در گذشته به دنبال کسی که این کتاب دستش بوده و هم‌زمان آینده را هم خیال می‌کنم که این کتاب در دستِ دیگری خواهد بود و آیا او هم به من فکر خواهد کرد؟

وبگاه تاریخ‌پژوهی و نظریه‌پژوهی معماری و هنر