×

جستجو

عناق و سها در تاریخ معماری

به نام خدا

 

حتماً نام ستارۀ سها را شنیده‌اید؛ ستاره‌ای است در نهایت خردی در صورت فلکی دب اکبر که در قدیم صحت و توان چشم را با آن می‌آزمودند. کنار ستارۀ سها ستارۀ دیگری به نام عناق قرار دارد که جدایی زاویه‌اش از سها بسیار اندک است و همین نزدیکی باعث دشواری تشخیص و تمیز این دو از هم شده است. رصدگران «عناق و سها» را ستارۀ دوتایی می‌‌خوانند؛ اما ستارۀ دوتایی ظاهری نه واقعی. ستارۀ دوتایی واقعی دو ستاره‌ای‌اند که واقعاً کنار هم‌اند و با پیوند گرانشی‌ بینشان گرد هم می‌گردند. اما ستارگان دوتایی ظاهری، یا اپتیکی، در واقعیت کنار هم نیستند و پیوند گرانشی ندارد، اما از دید ما این دو کنار هم قرار گرفته‌اند. به بیان دیگر، این دو نقطه با وجود فاصله‌ای که از هم دارند بر کرۀ آسمانِ ناظران زمینی به شکل دو نقطۀ کنار هم تصویر شده‌اند.

 

در  مورد «عناق و سها» هم وضع اینگونه است و با تصویر شدن این دو بر روی کرۀ آسمان متوجه هشتاد سال فاصلۀ نوری‌شان نمی‌شویم. به بیان دیگر، خطای اپتیکی دیدگان ماست که این دو را نزدیک هم می‌بیند. از قضا این خطای اپتیکی منحصر به تماشای ستاره‌های دوردست نیست، بلکه در نظر به وقایع گذشته، و به‌طور خاص در رشتۀ ما که تاریخ معماری است، ممکن است مرتکب چنین خطایی بشویم و فاصلۀ وقایع را از هم نادیده بگیریم.

 

مثلاً فرض بفرمایید به دیدار اثری تاریخی چون میدان نقش جهان رفته‌ایم. تصویری که امروز در برابر دیدگان ماست مجوعه‌ای است از چندین بنا. خطای اپتیکی در مواجهۀ با آثار تاریخی وقتی نمایان می‌شود که فاصلۀ زمانی کلان چهارصد سالۀ ساخت این بناها از ما سبب می‌شود تا از فاصلۀ زمانی خردتر ساخت خود بناها نسبت به هم و تقدم و تأخرشان صرف‌نظر کنیم و گمان کنیم که بناها به‌یک‌باره و همزمان برپاشده‌اند. به علاوه فاصلۀ زمانی ما از بناها باعث می‌شود از تغییر و تحولات بناها در طی زمان صرف‌نظر کنیم و گمان کنیم که بناها از زمان ساخت تا امروز هیچ تغییری نکرده‌اند و دو نقطۀ زمانی ساخت بنا و نقطۀ امروزی نه تنها مجاور، بلکه بر هم منطبق‌اند. این خطا را ممکن است در مواجهه با تک‌بناها هم مرتکب شویم و بدون توجه به اختلاف زمان ساخت اجزای مختلف بنا و نیز با صرف‌نظر کردن از تغییرات بنا تا امروز تصویر امروز بنا را همان تصویر اولیۀ آن بینگاریم.

 

این خطای اپتیکی در مواجهه با آثار که فاصله‌های زمانی را حذف می‌کند و «تدریج» را در پدید آمدن آثار نادیده می‌گیرد خود سبب تقویت خطای دیگری می‌شود که البته از تلقی‌ امروزی ما نسبت به معماری و تحمیل آن به تاریخ نشئت گرفته است. اینکه این تصویر تمام‌شده و نهایی از بنا باید یک مسئول، مثل معمارِ حکیم، داشته باشد تا همۀ تصمیم‌گیری‌های ساخت بنا را به او محول کنیم و او بتواند بنایی را به‌ یک‌باره طراحی و برپا کند. با این مفروض در منابع تاریخی جستجو می‌کنیم و چون کمتر می‌یابیم یا به ضعف منابع نسبتش می‌دهیم یا اسطوره‌سازی می‌کنیم.

اشتراک مطلب
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
سلسله نشست‌های نقد و بررسی کتاب: تأثیر هخامنشیان در دریای سیاه
زمان: شنبه، ۲۹ اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۰-۱۲ مکان: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، سالن ادب
بررسی کارنامه‌ی تاریخ‌نگاری دکتر سهراب یزدانی
زمان: شنبه ۲۹ اردیبهشت ماه ۱۴۰۳، ساعت ۱۷ مکان: خیابان ویلا، نبش خیابان ورشو، خانه‌ی اندیشمندان علوم انسانی
تاریخ هنر: مفاهیم اصلی | پاره‌ای دیگر از کتاب‌نگاشت توضیحی نظریه‌های تاریخ معماری و هنر
مهرداد قیومی بیدهندی
در این کتاب، بیش از دویست مفهوم اصلی تاریخ و مباحث نظری هنر و فرهنگ تجسمی به‌صورتی روشمند و سامانمند و بحث‌انگیز گرد آمده است....
دست‌خط آدمی | گزیده‌ای از «وعده‌ی دیدار در تاریخ: شکل‌هایی از مواجهه با کتاب‌های دست چندم»، نوشته‌ی سیدفرزام حسینی
«دست‌خط آدمی، امضای او، برای من نشانی از حیات است، حیاتِ کتاب و لمس دستی از گذشته، که وقتی کتاب را ورق می‌زنم، یقین پیدا می‌کنم پیش از من دست‌کم یک نفر این کتاب را اگر نخوانده، حداقل تورق کرده، و این حیات فرضی اما حتماً حقیقی، ماشین تخیلم را به راه می‌اندازد. زمان را برش می‌زنم و مکان را می‌گردم در گذشته به دنبال کسی که این کتاب دستش بوده و هم‌زمان آینده را هم خیال می‌کنم که این کتاب در دستِ دیگری خواهد بود و آیا او هم به من فکر خواهد کرد؟

وبگاه تاریخ‌پژوهی و نظریه‌پژوهی معماری و هنر