×

جستجو

ترس‌نامۀ حافظ- ۶

پنجم. عباراتِ‌ هولناک و عاشقانه

 

در زلفِ چون کمندش ای دل مپیچ که‌آنجا

 

 سرها بریده بینی بی جرم و بی جنایت

 

حافظ عباراتِ عاشقانۀ فراوانی دارد که هول‌آفرین است؛ عباراتی چون «خون‌ریزی»، «خون‌خواری»، «دلیری به خون»، «قصدِ جان» و «فتنه‌انگیزی» و آلات و ابزارهایی چون «شمشیر»، «تیر»، «تیغ»، «چنگ». در وصفِ یار و کاروبارش بسیار از این عبارات بهره جسته است. تصویرِ خشن و لطیف از عشق چنان درهم‌آمیخته است که نمی‌توان مرزی میانِ آنها نهاد. گویی مرز میانِ جمال و جلال در هم می‌شکند و هراس‌آفرین همان عشق‌آفرین می‌شود و گریختنی همان دل‌سپردنی.

 

لعلِ سیرابِ به‌خون‌تشنه لبِ یارِ من است/ وز پیِ دیدنِ او دادنِ جان کارِ من است

 

نرگسِ مستِ نوازش‌کنِ مردم‌دارش/ خونِ عاشق به قدح گر بخورَد نوشش باد

 

مژگانِ تو تا تیغِ جهانگیر برآورد/ بس کُشتۀ دل‌زنده که بر یک‌دگر افتاد

 

بوی شیر از لبِ همچون شکرش می‌آید/ گر چه خون می‌چکد از شیوۀ چشمِ سیه‌اش

 

گاه بی‌رحمی و سنگدلی به حدی می‌رسد که با قواعدِ آشنا هم در تناقض قرار می‌گیرد؛ مانندِ حمایت از کشندگان به جای کشتگان.

 

درویش مکُن ناله ز شمشیرِ احبّا/ کاین طایفه از کُشته ستانند غرامت

 

چشمت به غمزه ما را خون خورد و می‌پسندی/ جانا روا نباشد خونریز را حمایت

اشتراک مطلب
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
سلسله نشست‌های نقد و بررسی کتاب: تأثیر هخامنشیان در دریای سیاه
زمان: شنبه، ۲۹ اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۰-۱۲ مکان: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، سالن ادب
بررسی کارنامه‌ی تاریخ‌نگاری دکتر سهراب یزدانی
زمان: شنبه ۲۹ اردیبهشت ماه ۱۴۰۳، ساعت ۱۷ مکان: خیابان ویلا، نبش خیابان ورشو، خانه‌ی اندیشمندان علوم انسانی
تاریخ هنر: مفاهیم اصلی | پاره‌ای دیگر از کتاب‌نگاشت توضیحی نظریه‌های تاریخ معماری و هنر
مهرداد قیومی بیدهندی
در این کتاب، بیش از دویست مفهوم اصلی تاریخ و مباحث نظری هنر و فرهنگ تجسمی به‌صورتی روشمند و سامانمند و بحث‌انگیز گرد آمده است....
دست‌خط آدمی | گزیده‌ای از «وعده‌ی دیدار در تاریخ: شکل‌هایی از مواجهه با کتاب‌های دست چندم»، نوشته‌ی سیدفرزام حسینی
«دست‌خط آدمی، امضای او، برای من نشانی از حیات است، حیاتِ کتاب و لمس دستی از گذشته، که وقتی کتاب را ورق می‌زنم، یقین پیدا می‌کنم پیش از من دست‌کم یک نفر این کتاب را اگر نخوانده، حداقل تورق کرده، و این حیات فرضی اما حتماً حقیقی، ماشین تخیلم را به راه می‌اندازد. زمان را برش می‌زنم و مکان را می‌گردم در گذشته به دنبال کسی که این کتاب دستش بوده و هم‌زمان آینده را هم خیال می‌کنم که این کتاب در دستِ دیگری خواهد بود و آیا او هم به من فکر خواهد کرد؟

وبگاه تاریخ‌پژوهی و نظریه‌پژوهی معماری و هنر