×

جستجو

اوراق سنگین (۶): کتیبۀ برج رسگت و تاریخ‌گذاری بنا| عمادالدین شیخ‌الحکمایی

برج رسکت در روستای رسگت از شهر فریم (پریم) دودانگۀ شهرستان ساری واقع است. نخستین بار آندره گدار در سال ۱۹۳۳ این بنا را شناسایی کرده است. تاریخ ساخت این بنا مبهم و میان سده‌های پنجم تا هفتم شناور است. کتیبۀ دورادور بیرونی زیر گنبد، آیۀ «کلّ نفس ذائقة الموت و نبلوکم بالشّر و الخیر فتنه و الینا ترجعون» (آیۀ ۳۵ سورۀ انبیا) است و بر مقبره بودن این بنا دلیلی قاطع. اما بر سردر بنا نیز کتیبه‌ای گچ‌بری به خط کوفی گل‌دار در چهار سطر دیده می‌شود که سطر پایانی و بخش‌هایی از آن در سال‌های اخیر ریخته و از بین رفته است. نیمی از سطر چهارم کتیبه به خط پهلوی است؛ اما این بخش حتّی در زمان تصویربرداری گدار نیز جز چند عنصر تزیینی، و چند حرف پراکنده چیزی باقی نمانده بود.

در این مقاله تلاش کرده‌اند سطر پایانی کتیبه را بر پایۀ تصویری که در مقاله‌ای از بیوار منتشر شده بود بازخوانی کنند. در این بازخوانی کلماتی که شیلا بلر به صورت دو نام بی‌معنا خوانده بود، خوانا شد. در نتیجه نگارنده معتقد است که نیم‌سطر پایانی این کتیبه نیم‌بیتی فارسی است و به عنوان ماده‌تاریخ به کار رفته است. بنا بر این ماده تاریخ، عدد ۵۳۵ استخراج شد و به عقیدۀ نویسنده، این ماده‌تاریخ، کهن‌ترین ماده‌تاریخی است که در یک بنا استفاده شده است.

 

عمادالدین شیخ‌الحمایی. اوراق سنگین (۶): ۱۵. کتیبۀ برج رسگت و تاریخ‌گذاری بنا» در مجلهٔ فرهنگی و هنری بخارا، شمارۀ ۱۳۸، مرداد و شهریور ۱۳۹۹، ص ۴۸۰- ۴۸۳.

اشتراک مطلب
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
سلسله نشست‌های نقد و بررسی کتاب: تأثیر هخامنشیان در دریای سیاه
زمان: شنبه، ۲۹ اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۰-۱۲ مکان: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، سالن ادب
بررسی کارنامه‌ی تاریخ‌نگاری دکتر سهراب یزدانی
زمان: شنبه ۲۹ اردیبهشت ماه ۱۴۰۳، ساعت ۱۷ مکان: خیابان ویلا، نبش خیابان ورشو، خانه‌ی اندیشمندان علوم انسانی
تاریخ هنر: مفاهیم اصلی | پاره‌ای دیگر از کتاب‌نگاشت توضیحی نظریه‌های تاریخ معماری و هنر
مهرداد قیومی بیدهندی
در این کتاب، بیش از دویست مفهوم اصلی تاریخ و مباحث نظری هنر و فرهنگ تجسمی به‌صورتی روشمند و سامانمند و بحث‌انگیز گرد آمده است....
دست‌خط آدمی | گزیده‌ای از «وعده‌ی دیدار در تاریخ: شکل‌هایی از مواجهه با کتاب‌های دست چندم»، نوشته‌ی سیدفرزام حسینی
«دست‌خط آدمی، امضای او، برای من نشانی از حیات است، حیاتِ کتاب و لمس دستی از گذشته، که وقتی کتاب را ورق می‌زنم، یقین پیدا می‌کنم پیش از من دست‌کم یک نفر این کتاب را اگر نخوانده، حداقل تورق کرده، و این حیات فرضی اما حتماً حقیقی، ماشین تخیلم را به راه می‌اندازد. زمان را برش می‌زنم و مکان را می‌گردم در گذشته به دنبال کسی که این کتاب دستش بوده و هم‌زمان آینده را هم خیال می‌کنم که این کتاب در دستِ دیگری خواهد بود و آیا او هم به من فکر خواهد کرد؟

وبگاه تاریخ‌پژوهی و نظریه‌پژوهی معماری و هنر