×

جستجو

دانشمندان قاجاری و دبیران ساسانی

به نام خدا


میرزا عبدالغفار از تحصیل‌کردگان و آموزگاران دارالفنون بود که بر بسیاری از علوم قدیم و به‌ویژه ریاضیات تسلط داشت. علوم قدیم (مخصوصاً ریاضیات و هیئت) را از پدرش  ملاعلی محمد اصفهانی آموخت که دانشمندی بزرگ بود و ملقب به غیاث‌الدین جمشید ثانی. عبدالغفار در بیست سالگی معلم ریاضی دارالفنون شد و به سمت «معلم کل علوم ریاضی» دارالفنون رسید. ناصرالدین شاه که شخصاً چندی نزد وی شاگردی کرده بود به پاس زحمات او در دارالفنون در مراسم امتحان محصلان سال ۱۲۹۷ نشان و حمایل سرتیب دومی را به او اعطا کرد.


     عبدالغفار در کار استخراج تقویم نیز دست داشت و به مناسبت استخراج تقویم سال‌های ۱۲۸۹ تا ۱۳۳۷ ق ملقب به نجم‌المُلک و سپس نجم‌الدوله شد۱. آشناترین یادگار عبدالغفار برای ما تعبیر «سالِ هجری شمسی» به جای «سال جلالی» است که برای نخستین بار بر حاشیۀ صفحات تقویم فارسی سال ۸۰۸ جلالی نوشت و تقویمی اختراع کرد که اساسش حرکت خورشید و مبدأ آن هجرت پیامبر (ص) بود. تقویم ابداعی او با نام تقویم هجری شمسی برجی با اندکی تعدیل و تغییر عنوان ماه‌ها تبدیل به تقویم هجری شمسی امروزی ما شد.


     آثار ترجمه و تألیفی عبدالغفار در موضوع ریاضی و هندسه و هيئت و جغرافیا و ... به حدود بیست جلد می‌رسد. برخی از آثار او چاپ شده و به دست ما رسیده است و برخی را فقط از یادداشتی که او خود در معرفی آثارش نوشته می‌شناسیم. به این شرح: «بدایة ‌الهندسه، بداية‌ الحساب، کفایة ‌الحساب به انضمام مثلثات مستقمیة الخطوط، کفاية‌ الهندسه، بدائة‌ النجوم در علم هئیت جدید، بدائة‌ الجبر، کفایة ‌الجغرافیا، نقشۀ جغرافیا با شرح آن، قلعه‌سازی فوری و دائمی، راه‌سازی و پل‌سازی».۲


     نجم‌الدوله با تخصصی که در علم هندسه و جغرافیا و توانایی‌ای که در نقشه‌کشی داشت چند مأموریت مهم از دربار یافت. نخستین آن سرشماری جمعیت دارالخلافۀ طهران در سال ۱۲۸۴ق بود که به کمک هشت تن از شاگردانش آن را به انجام رسانید و آن را در قالب رسالۀ «تشخیص نفوس دارالخلافه»۳ به اعتضاد‌السلطنه تقدیم کرد.۴ پس از آن او به همراه مدیر دارالفنون مأمور ترسیم نقشۀ اراضی جدید شهر تهران شد که حاصل آن نقشۀ معروف دارالخلافۀ ناصری است. این نقشه پس از ۲۳ سال تکمیل و تصحیح به سال ۱۳۰۹ تقدیم پادشاه شد.۵ مأموریت ویژۀ دیگر او بازدید از سد اهواز (سد ناصری) برای برآورد هزینه و امکان تعمیر بند شکستۀ آن بود که در سال ۱۲۹۹ق انجام گرفت و چهار نقشه از خوزستان و سفرنامه و دفترچۀ دستورالعمل از رهاوردهای این مأموریت است. هفت سال پس از این مأموریت در سال ۱۳۰۶ موظف شد تا سد اهواز را تعمیر و دوباره  برپا کند. اما با اختلاف‌هایی که با والی وقت خوزستان، حسینقلی خان نظام‌السلطنه مافی، پیدا کرد کاری از پیش نبرد.


     کارنامۀ علمی عبدالغفار از استادی در علوم مختلف مثل نجوم و هندسه و ریاضی و جغرافیا و مأموریت‌های اجرایی مانند سرشماری و مساحی و تعمیر پل اندکی عجیب به نظر می‌رسد. این اعجاب از اینجاست که امروز هریک از علوم نجوم و هندسه و ریاضی و جغرافیا را علومی مجزا از هم می‌پنداریم و کسانی را که در همۀ این علوم دست داشته باشند کمتر می‌شناسیم. از طرف دیگر توقع نداریم عالم به این علوم دست به مأموریت‌های میدانی بزند و مأمور سرشماری یا مساحی یا تعمیر پلی شود. اما نظیر این درهم‌تنیدگی علوم و پیوستگی علم و عمل در متون سده‌های نخست کم نیست و بلکه امری رایج به نظر می‌آید. قدیم‌ترین نمونۀ این امر سخنی است از ابن‌قُتَیبه (۲۱۳- ۲۷۶) که از ویژگی‌های دبیران دورۀ ساسانیان حکایت می‌کند و به نحو سلبی می‌گوید که دبیران شایسته چه علومی باید بدانند:


پارسیان پیوسته گویند: آن که در انداختن آب به جوی‌ها، حفر قنوات، مسدود کردن چاه‌‌های معطله؛ و در دگرگونی طول ایام که افزوده و کاسته گردد، تحول شمس، مطلع کواکب و منازل قمر از هلال تا بدر، و منازل مابعد آن؛ و در اوزان معمول؛ و در اندازه اشکال مثلث و مربع و کثیر‌الاضلاع؛ و در احداث پل و آبراه، اسباب حفر و چرخ آبی؛ و در اجناسی که اصناف صنعتگران به کار برند، و ظرایف محاسبات مالیه عالم نباشد، اینچنین کس را دبیری نه چندان شایسته باید شمرد.۶


    اعجاب از پیوستگی علوم با هم و نسبت علم و عمل در دبیران نام‌برده در متون سده‌های نخست را می‌شود با دوری زمانه‌شان از ما و فاصله‌ای هزار ساله توجیه می‌کرد. اما وجود دانشمندانی چون عبدالغفار با نزدیکی‌ای به اندازۀ حدود صد سال این توجیه را ناموجه می‌کند.


پی‌نوشت


۱. دبیرسیاقی، سید محمد. نجم‌الدوله دانشمندی جامع علوم و فنون قدیم و جدید. در زندگی‌نامه و خدمات علمی و فرهنگی استاد میرزا عبدالغفارخان نجم‌الملک. تهران: انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، ص ۵۰.
۲. عبدالغفار در پایان جلد اول کشکول شیخ بهایی به گلایه از سرقت آثارش فهرستی از آثار تألیفی و در دست تألیفش را ذکر کرده و محمد باقری در مقاله‌ای با عنوان «حکایت عبدالغفار از سرقت آثارش» این نوشته را منتشر کرده است با این مشخصات: محمد باقری، محمد. «حکایت عبدالغفار از سرقت آثارش». در گزارش میراث. ضمیمۀ ش۲، ۱۳۹۱، ص ۱۴- ۱۵.
۳. رسالۀ «تشخیص نفوس درالخلافه» در کتاب زندگی‌نامه و خدمات علمی و فرهنگی استاد میرزا عبدالغفار خان نجم‌الملک درصفحات ۹۳ تا ۱۴۰ قرار دارد.
۴. جلالی، نادره. خدمات نجم‌الدوله در عهد ناصری. در  زندگی‌نامه و خدمات علمی و فرهنگی استاد میرزا عبدالغفارخان نجم‌الملک. تهران: انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، ۱۳۸۵، ص ۶۹- ۷۰.
۵. همان، ص ۷۱- ۷۲.

۶.  «من لم یکن عاملاً بإجراء المیاه و حَفر فُرَضِ المشارب، و رَدْم المهاوی، و مجاری الأیان فی الزیادة و النقص، و دَوَران الشمس، و مطالع النجوم، و حال القمر فی استهلاله و أفعاله، و وزن الموازین، و ذَرْع المثلث و المربَّع و المختلف الزوایا، و نصب القناطر و الجسور و الدّوالی و النَّواعیر علی المیاه، و حال أدوات الصُّنَّاع و دقائق الحساب؛ کان ناقصاً فی حال کتابته». (ابن قتیبه، ادب الکاتب، ص ۱۰)

 

اشتراک مطلب
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
سلسله نشست‌های نقد و بررسی کتاب: تأثیر هخامنشیان در دریای سیاه
زمان: شنبه، ۲۹ اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۰-۱۲ مکان: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، سالن ادب
بررسی کارنامه‌ی تاریخ‌نگاری دکتر سهراب یزدانی
زمان: شنبه ۲۹ اردیبهشت ماه ۱۴۰۳، ساعت ۱۷ مکان: خیابان ویلا، نبش خیابان ورشو، خانه‌ی اندیشمندان علوم انسانی
تاریخ هنر: مفاهیم اصلی | پاره‌ای دیگر از کتاب‌نگاشت توضیحی نظریه‌های تاریخ معماری و هنر
مهرداد قیومی بیدهندی
در این کتاب، بیش از دویست مفهوم اصلی تاریخ و مباحث نظری هنر و فرهنگ تجسمی به‌صورتی روشمند و سامانمند و بحث‌انگیز گرد آمده است....
دست‌خط آدمی | گزیده‌ای از «وعده‌ی دیدار در تاریخ: شکل‌هایی از مواجهه با کتاب‌های دست چندم»، نوشته‌ی سیدفرزام حسینی
«دست‌خط آدمی، امضای او، برای من نشانی از حیات است، حیاتِ کتاب و لمس دستی از گذشته، که وقتی کتاب را ورق می‌زنم، یقین پیدا می‌کنم پیش از من دست‌کم یک نفر این کتاب را اگر نخوانده، حداقل تورق کرده، و این حیات فرضی اما حتماً حقیقی، ماشین تخیلم را به راه می‌اندازد. زمان را برش می‌زنم و مکان را می‌گردم در گذشته به دنبال کسی که این کتاب دستش بوده و هم‌زمان آینده را هم خیال می‌کنم که این کتاب در دستِ دیگری خواهد بود و آیا او هم به من فکر خواهد کرد؟

وبگاه تاریخ‌پژوهی و نظریه‌پژوهی معماری و هنر