×

جستجو

ترس‌نامۀ حافظ- ۳

دوم. ترس‌های غیبی


قضا و بخت


ساقیا عشرتِ امروز به فردا مفکن


یا زِ دیوانِ قضا خطِّ امانی به من آر


«بختِ گمراه» و «جفایِ‌ بخت» و «حکمِ تقدیر» که با هیچ تدبیری نمی‌توان از آن گریخت ترس دیگری است که گریبانِ‌ حافظ را گرفته است.


آیینِ تقوا ما نیز دانیم/ لیکن چه چاره با بختِ گمراه


عاشق چه کند گر نکشد بارِ ملامت/ با هیچ دلاور سپرِ تیرِ قضا نیست


بر من جفا زِ بختِ من آمد وگرنه یار/ حاشا که رسمِ لطف و طریقِ کرم نداشت


از دیدِ حافظ آدمی در دامِ تقدیر خود گرفتار است. نه می‌داند که سرنوشت‌اش چیست و نه می‌تواند تغییرش دهد.


دیدی آن قهقهۀ کبکِ خرامان حافظ/ که ز سرپنجۀ شاهینِ قضا غافل بود 


ساقیا می ده که با حکمِ ازل تدبیر نیست/ قابلِ تغییر نبود آنچه تعیین کرده‌اند


به آبِ زمزم و کوثر سفید نتوان کرد/ گلیمِ بخت کسی را که بافتند سیاه


روزِ جزا و قیامت


گر مسلمانی از این است که حافظ دارد


 آه اگر از پیِ امروز بوَد فردایی


ترس دیگرِ حافظ از حساب روزِ جزاست. عباراتی که دربارۀ روزِ جزا به کار برده است «فردا» و «روزِ جزا» «روزِ رستاخیز» و «روزِ داوری» و «سحرگه حشر» و «روزِ حشر» است. البته در این میان گاه سخنانی از سرِ امید نیز گفته است.


پیاله بر کفنم بند تا سحرگهِ حشر/ به می ز دل ببرم هولِ روزِ رستاخیز


گوییا باور نمی‌دارند روزِ داوری/ کاین همه قلب و دغل در کارِ داور می‌کنند


از نامۀ سیاه نترسم که روزِ حشر/ با فیضِ لطفِ او صد از این نامه طی کنم


اما هولِ دیگر که آشوب قیامت است برای حافظ چندان ترسناک نیست چرا که جهانش از نخست چنین آشوبناک بوده است و قیامت برایِ او از تجلیِ ازلی آغاز شده است.


از خونِ دل نوشتم نزدیکِ دوست نامه/ اِنّی رَأیتُ دَهراً مِن هجرِک القیامَه


حدیثِ هولِ قیامت که گفت واعظِ شهر/ کنایتی‌ست که از روزگارِ هجران گفت

 

اشتراک مطلب
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
سلسله نشست‌های نقد و بررسی کتاب: تأثیر هخامنشیان در دریای سیاه
زمان: شنبه، ۲۹ اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۰-۱۲ مکان: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، سالن ادب
بررسی کارنامه‌ی تاریخ‌نگاری دکتر سهراب یزدانی
زمان: شنبه ۲۹ اردیبهشت ماه ۱۴۰۳، ساعت ۱۷ مکان: خیابان ویلا، نبش خیابان ورشو، خانه‌ی اندیشمندان علوم انسانی
تاریخ هنر: مفاهیم اصلی | پاره‌ای دیگر از کتاب‌نگاشت توضیحی نظریه‌های تاریخ معماری و هنر
مهرداد قیومی بیدهندی
در این کتاب، بیش از دویست مفهوم اصلی تاریخ و مباحث نظری هنر و فرهنگ تجسمی به‌صورتی روشمند و سامانمند و بحث‌انگیز گرد آمده است....
دست‌خط آدمی | گزیده‌ای از «وعده‌ی دیدار در تاریخ: شکل‌هایی از مواجهه با کتاب‌های دست چندم»، نوشته‌ی سیدفرزام حسینی
«دست‌خط آدمی، امضای او، برای من نشانی از حیات است، حیاتِ کتاب و لمس دستی از گذشته، که وقتی کتاب را ورق می‌زنم، یقین پیدا می‌کنم پیش از من دست‌کم یک نفر این کتاب را اگر نخوانده، حداقل تورق کرده، و این حیات فرضی اما حتماً حقیقی، ماشین تخیلم را به راه می‌اندازد. زمان را برش می‌زنم و مکان را می‌گردم در گذشته به دنبال کسی که این کتاب دستش بوده و هم‌زمان آینده را هم خیال می‌کنم که این کتاب در دستِ دیگری خواهد بود و آیا او هم به من فکر خواهد کرد؟

وبگاه تاریخ‌پژوهی و نظریه‌پژوهی معماری و هنر