×

جستجو

مدرسۀ بروجیۀ سیواس

مدرسهٔ بروجیه یا بروجردیه (Buruciye Madrasah) در محلهٔ قلعه سیواسِ  شهر سیواس، در شرق ترکیه، به سفارش مظفر بن هیبت‌اللّه مفضّل بروجردی، معروف به حاجی مسعود ساخته شده است؛ کتیبه‌های مدرسه و مقبرهٔ بانی – واقع در بنای مدرسه – نشان می‌دهد که این بنا در سال 670ق/1271م، همزمان با حکومت سلجوقیان غرب (یا سلجوقیان روم) به اتمام رسیده است. جز این که بانی مدرسه از اهالی بروجرد، و  وزیر دربار سلطان غیاث‌الدّین کیخسرو سوم، واپسین پادشاه سلسلهٔ سلاجقهٔ غرب بوده و در نیمهٔ دوم قرن سیزده میلادی از چهره‌های فعال سیاسی-اجتماعی سیواس بوده است، اطلاع دیگری از زندگی او – تا کنون – به دست نیامده است. معمار بنا نیز گمنام است.

 

 بنای مدرسهٔ بروجیه در میان دو بنای معروف دیگر، دارالشفای عزّالدین کیکاووس و مدرسهٔ دو مناره (Çifte Minareli Madrasah) استقرار یافته است؛ وجود یک مدرسهٔ دیگر در مجموعه (Gök Madrasah) و تاریخ ساخت مدرسه‌ها (1271م، درست یک سال پس از اتمام ساخت مدرسهٔ بروجیه) نشان از این دارد که شهر سیواس  و به طور خاص، محلهٔ قلعه سیواس  در این دوره، از مراکز مهم و پررونق علمی و فرهنگی منطقه بوده است. این مدرسه سال‌ها برای تدریس علوم مثبت (علوم طبیعی) مورد استفاده قرار می‌گرفته است.

 

بروجیه مدرسه‌ای است چهار ایوانه با نقشه‌ای نزدیک به مربع کامل که محور تقارن آن شرقی-غربی است؛ فضاهای مدرسه پیرامون یک حیاط مربع-مستطیل سامان یافته است؛ دو ایوان شرقی و غربی آن افراشته و دو ایوان دیگر، هم‌ارتفاع رواق‌های دو سوی خویشند. ایوان اصلی در ضلع شرقی بنا ظاهراً، در تابستان‌ برای اجتماع اهالی مدرسه مورد استفاده قرار می‌گرفته است. این ایوان با دو دستگاه پله در دو سو، به نیم‌اشکوبی در میان ایوان راه می‌یابد که کاربری آن مشخص نیست. در دو سوی ورودیِ اصلی بنا در ضلع غربی که خود آسمانه‌ای گنبدی دارد، دو فضای گنبدین دیگر استقرار یافته است؛ در جنوب آن فضایی محراب‌دار که به نظر می‌رسد، مسجدی در دل مدرسه بوده است و در شمال آن، مقبرهٔ خانوادگی مفضّل بروجردی بانی مدرسه. پیرامون حیاط را رواق‌هایی احاطه کرده‌اند؛ طاق‌های رومی بر روی ستون‌هایی با سرستون‌های طرح یونانی و تزیینات دورهٔ روم شرقی که به نظر می‌رسد از بناهای قدیمی‌تر جمع‌آوری و حفظ شده است. حجره‌های پشت رواق‌‌ها نیز، سقفی تاقی دارند. طرح کاملاً متقارن و منظم سبب شده است که این مدرسه در میان دیگر بناهای هم‌دورهٔ خود اهمیت بیشتری داشته باشد.

 

تزئینات این بنا بیشتر تزئینات سنگی و کاشی‌کاری است با نقشمایه‌های گیاهی و هندسی؛ سنگ‌کاری‌ها بیشتر در ورودی و ایوان اصلی تمرکز یافته‌اند. ایوان اصلی با نواری از کتیبه‌های سنگی محاط شده است و فاصلهٔ کتیبه تا قوس ایوان، با اشکال هندسی و نقوش برجسته تزئین شده است. ورودی بنا نیز از تزئیناتْ غنی است؛ کتیبهٔ اصلی بنا در بالای چهارچوب در ورودی، از سنگ‌های دو رنگ تشکیل شده است. کاشی‌کاری را در مقبرهٔ مفضّل بروجردی که شرح آن رفت می‌توان دید؛ این مقبره در گذشته مملو از کاشی‌های شش‌ضلعی و ستاره‌ای و مقرنس‌کاری‌های مفصّل بوده است که امروز فقط سایه‌ای از آن باقی است. در میان مدارس با حیاط مرکزی در منطقهٔ آناتولی، مدرسهٔ بروجیه یکی از بهترین نمونه‌هاست؛ عناصر معماری آن یکدست و همگون، تزئینات آن غنی امّا متعادل و طرح آن به کمال است؛ بروجیه از نمونه‌های امتزاج مدرسه و ایوان در دورهٔ سلجوقی در خارج از مرزهای ایران امروزی است.

 

این مدرسه تا پیش از سال 1966 – 1965 ناشناخته و رو به ویرانی بود و در این سال بازسازی و به موزهٔ باستان‌شناسی تبدیل شد؛ امروز از صحن این بنا به عنوان قهوه‌خانه استفاده می‌شود.

 

 

 

·         References:

 

http://whc.unesco.org/en/tentativelists/5907/

 

https://tr.wikipedia.org/wiki/Muzaffer%C3%BCddin_Burucirdi

 

https://tr.wikipedia.org/wiki/Buruciye_Medresesi

 

http://okuryazarim.com/buruciye-medresesi/

 

http://lib.eshia.ir/23019/1/1078

اشتراک مطلب
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
سلسله نشست‌های نقد و بررسی کتاب: تأثیر هخامنشیان در دریای سیاه
زمان: شنبه، ۲۹ اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۰-۱۲ مکان: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، سالن ادب
بررسی کارنامه‌ی تاریخ‌نگاری دکتر سهراب یزدانی
زمان: شنبه ۲۹ اردیبهشت ماه ۱۴۰۳، ساعت ۱۷ مکان: خیابان ویلا، نبش خیابان ورشو، خانه‌ی اندیشمندان علوم انسانی
تاریخ هنر: مفاهیم اصلی | پاره‌ای دیگر از کتاب‌نگاشت توضیحی نظریه‌های تاریخ معماری و هنر
مهرداد قیومی بیدهندی
در این کتاب، بیش از دویست مفهوم اصلی تاریخ و مباحث نظری هنر و فرهنگ تجسمی به‌صورتی روشمند و سامانمند و بحث‌انگیز گرد آمده است....
دست‌خط آدمی | گزیده‌ای از «وعده‌ی دیدار در تاریخ: شکل‌هایی از مواجهه با کتاب‌های دست چندم»، نوشته‌ی سیدفرزام حسینی
«دست‌خط آدمی، امضای او، برای من نشانی از حیات است، حیاتِ کتاب و لمس دستی از گذشته، که وقتی کتاب را ورق می‌زنم، یقین پیدا می‌کنم پیش از من دست‌کم یک نفر این کتاب را اگر نخوانده، حداقل تورق کرده، و این حیات فرضی اما حتماً حقیقی، ماشین تخیلم را به راه می‌اندازد. زمان را برش می‌زنم و مکان را می‌گردم در گذشته به دنبال کسی که این کتاب دستش بوده و هم‌زمان آینده را هم خیال می‌کنم که این کتاب در دستِ دیگری خواهد بود و آیا او هم به من فکر خواهد کرد؟

وبگاه تاریخ‌پژوهی و نظریه‌پژوهی معماری و هنر